لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 81 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
63
طرح پژوهشی :
«بررسی تاثیر صورتبندی قدرت سیاسی بر توسعه سیاسی و اقتصادی ایران طی سالهای 1320 تا 1357»
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول :
مفاهیم و کلیاتی پیرامون توسعه
فصل دوم :
کلیاتی راجع به محمد رضا پهلوی و دیدگاههای او در مورد توسعه ایران
فصل سوم :
آراء برخی صاحب نظران در مورد ماهیت دولت ایران
فصل چهارم :
دو تئوری پیرو عدم توفیق در راه نیل به توسعه در ایران
فصل پنجم :
مباحث مربوط به سالهای 20 تا 32 و کلیاتی پیرامون کودتا
فصل ششم :
سالهای پس از کودتا تا اصلاحات
ساختار طبقاتی ایران
سیاست تسلیحاتی ایران
فصل هفتم :
برنامه های عمرانی توسعه اقتصادی ایران
1
فصل هشتم :
آمار و اطلاعاتی پیرامون توسعه ایران
دستیابی به تمدن بزرگ شاه
آغاز بحران در برنامه ریاضت آموزگار
فصل نهم :
ضعفها و موانع توسعه اقتصادی ایران
نارسایی های استراتژی نوسازی شاه
مشارکت سیا سی
برنامه آزاد سازی سیا سی تحت اجبار سیاست آمریکا و کارتر
فصل دهم :
برگهایی مختصر از حوادث دوران 20 تا 57
2
موضوع :
«بررسی تأثیر صورتبندی قدرت سیاسی بر توسعه سیاسی واقتصادی ایران طی سالهای 1320 تا 1357 »
متغیر مستقل
صورتبندی قدرت سیاسی
متغیر وابسته
توسعه سیاسی و اقتصادی ایران
سؤال اصلی :
آیا صورتبندی قدرت سیاسی بر فرآیند توسعه سیاسی واقتصادی ایران طی سالهای 1320 تا 1357 تاثیر گذار بوده است ؟
فرضیه اصلی :
با توجه به اینکه ما صورتبندی قدرت سیاسی را طی این دوران با ماهیتی رانتیردر نظر می گیریم ، لذا بر توسعه چه سیاسی و چه اقتصادی تاثیرات بسزایی داشته است و هرچه از سال 1320 به جلو می رویم و به دهه 1350 می رسیم به لحاظ اقتصادی شاهد رشد اقتصادی و البته بسته شدن فضای سیاسی هستیم که این دو در کنار هم ضمن ناموزون بودن، انتظارات را هم برآورده نساخته و باعث فروپاشی ساختار سیاسی و نظم موجود می گردد.
3
فصل اول :
با توجه به اینکه ما می خواهیم توسعه را طی این سالها مورد بررسی قرار دهیم ، لذا لازم است مقدمه ای راجع به مفاهیم و کلیات توسعه ارائه دهیم .
در ابتدا تعاریفی از توسعه Development
1 . بهبود ، رشد و گسترش همه شرایط و جنبه های مادی و معنوی زندگی اجتماعی .
2 . گسترش ظرفیت نظام اجتماعی برای برآوردن احتیاجات محسوس یک جامعه (امنیت ملی ، آزادی فردی ، مشارکت سیاسی ، برابری اجتماعی ، رشد اقتصادی ، صلح و موا زنه محیط زیست ) ، مجموعه ای از این احتیاجات است .
3 . فرآیند بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی افراد جامعه .
با توجه به تعاریف و ویژگیهایی که ذکر شد می توان تعریفی کلی و جامع تر از توسعه مطرح ساخت .
توسعه عبارت است از رشد هماهنگ و متوازن میان بخشهای اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی به گو نه ای که استفاده مطلوب از منابع و امکانات جهت بهبود کیفی و کمی زندگی مردم را فراهم آورد .
حال که به مفهومی از توسعه دریافتیم لازم است با کلیاتی پیرامون توسه آشنا شویم .
توسعه بر خلاف نوسازی که دارای حد و غایتی نیست ، اهداف مشخصی را در مدتی معین دنبال می کند و اهداف کیفی را در نظر می گیرد . توسعه در ابتدا در علوم اقتصادی مطرح شد اما به مرور در جامعه شناسی و علوم سیاسی هم مورد توجه قرار گرفت ، چنانکه امروزه همگان به این نتیجه رسیده اند که توسعه چیزی بیش از نوسازی و رشد اقتصادیست و گذشته از بهبود سطح مادی زندگی ، عدالت اجتماعی ، آزادیهای سیاسی و بزرگداشت ارزشها و سنتهای بومی را هم در بر می گیرد .
باید نخستین پژوهشگر برجسته ای که مفهوم توسعه را عمیقاً تحلیل کرد لوسین پای دانست . وی نخستین گام را در توسعه سیاسی تکامل نظام دولت ملی می د اند .
از دیدگاه او توسعه سیاسی دارای 3 ویژگی است :
1 . برابری : مشارکت توده ای ، که در آ ن مردم تبدیل به شهروندان فعال می شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بررسی اثر مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی
در این مقاله با معرّفی مفهوم جدید سر مایه بهداشتی واستفاده از الگوی گسترش یافته سولو و دادههای آماری 33 کشور در حال توسعه ،اثر مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی تحلیل میشود.نتایج نشان می دهد که علاوه بر سرمایه های فیزیکی و انسانی ، سرمایه بهداشتی- که با متغیر مخارج بهداشتی وارد الگو شده است- اثری مثبت و معنی دار بر رشد اقتصادی دارد.به علاوه ، آزمونهای همزمانی نشان می دهد که متغیر مخارج بهداشتی نیز از رشد اقتصادی تأثیر می پذیرد.
مقدّمه
مطالعات مختلفی وجود دارند که اثر عوامل مختلف را بر رشد اقتصادی شناسایی کردهاند که از مهمترین این عوامل میتوان به نیروی کار، سرمایهفیزیکی و سرمایه انسانی اشاره کرد. برخی از مطالعات جدید توانستهاند با معرفی مفهوم «سرمایه بهداشتی»، اثرات «بهداشت» بر رشد اقتصادی را وارد توابع رشد سازند. پایه نظری اغلب این مطالعات، از بررسیهایی ناشی میشود که نشان می دهند «بهداشت» می تواند اثرات مستقیم و غیر مستقیم مثبتی بر سطح بهرهوری نیروی کار داشته باشد.اهمّیت چنین مطاله ای از دو جنبه قابل بررسی است ؛از سویی گسترش و جداسازی هر چه بیشتر عوامل مؤثّر بر رشد اقتصادی میتواند از تحلیلهای نادرست در مورد سهم و نقش هر یک از عوامل مؤثّر بر رشد اقتصادی جلوگیری کند و پیشبینی میزان رشد اقتصادی را دقیقتر سازد و از سوی دیگر روشن شدن رابطه بین مخارج بهداشتی و رشد اقتصادی میتواند به نوعی در ترسیم سیاستهای کلان اقتصادی در بخش بهداشت جامعه برای نیل به رشد اقتصادی بیشتر مؤثّر باشد. بنابراین ساختار مقاله بدین ترتیب خواهد بود: ابتدا مفهوم سرمایه بهداشتی و ارتباط آن با مخارج بهداشتی بیان می شود،سپس مبانی نظری ارتباط بهداشت و رشد اقتصادی بیان می شود.در ادامه مروری بر مطالعات مرتبط خواهد آمد و سپس الگوی مورد استفاده،داده های آماری و نتایج تخمین ذکر می شود ودر انتها نتیجه گیری و پیشنهادات می آید.
مفهوم سرمایه بهداشتی و ارتباط آن با مخارج بهداشتی
بهداشت و خدمات بهداشتی را میتوان مانند هر کالای دیگر اقتصادی و به عنوان یک کالای با دوام در نظر گرفت. افراد همگی با ذخایری از بهداشت به دنیا میآیند که بعضیها کمتر و بعضیها بیشتر از آن برخوردارند. موجودی بهداشت مانند هر کالای با دوام دیگری در طول زمان استهلاک مییابد که این فرایند را گذر عمر1- Aging
مینامند. وقتی موجودی بهداشت به حد کافی کاهش یافت، کارائی فرد از دست میرود و سرانجام میمیرد که به این فرآیند استهلاک سرمایه بهداشتی میگویند. فلذا عمر طبیعی (با یا کمی اغماض؛ امید به زندگی در بدو تولد) نشاندهنده مدت زمانی است که این استهلاک به وقوع میپیوندد. . افزایش امید به زندگی در قرن اخیر نشاندهنده کاهش نرخ استهلاک موجودی بهداشتی در طول زمان است که به واسطه خدمات بهداشتی (نظیر؛ خدمات بهداشتی زیربنایی، واکسیناسیون در مقابل امراض و بیماریهای واگیردار و …) رخ داده است. نمودار سلامت مردم در طول زمان شکلی شبیه شکل 1 دارد که نشان دهنده افزایش در دوران طفولیت و کاهش تدریجی در سالهای پیری است.
موجودی بهداشت هر فرد نیز به این ترتیب تابعی از مخارج بهداشتی خواهد بود به گونهای که تابع آن را میتوان به صورت زیر نشان داد:
موجودی بهداشت
XG = کالاها و غذاهای مفید برای سلامتی
XB = کالاهای مضر برای سلامتی
شکل1- فرآیند زمانی موجودی بهداشت
M = مخارج بهداشتی
به این ترتیب میتوان استدلال کرد که مخارج بهداشتی -مخارج بهداشتی شامل مجموع مخارج خصوصی و عمومی بهداشتی است که اجزاء آن عبارت از وجوه مورد نیاز برای؛ خدمات بهداشتی اعمّ از درمان و پیشگیری، برنامهریزی آتی خانوارها برای دریافت این خدمات (خدمات بیمهای)، تغذیه و کمکهای اضطراری پیشبینی شده است، ولی شامل هزینههای فراهم آوردن خدمات زیربنایی بهداشتی نظیر شبکههای آب و فاضلاب نمیشود.
ارتباط مستقیمی با موجودی بهداشت فرد و در نهایت سرمایه بهداشتی جامعه خواهد داشت که استفاده از مخارج بهداشتی به عنوان متغیّر نماینده سرمایه بهداشتی را در تخمینها توجیه پذیر میسازد.
مبانی نظری ارتباط بهداشت و رشد اقتصادی
2-1-اثرات بهداشت بر رشد اقتصادی
می توان گفت که مجرای اصلی تأثیرگذاری بهداشت بررشد اقتصادی به واسطه اثر بهداشت بر بهره وری نیروی کار است. معمولاً بهرهوری نهایی به عواملی نظیر ویژگیهای فرد (قابلیّتهای شناختی(ادراکی)2- Cognitive Capabilities
، سلامت، تلاش، زمان انجام کار و تواناییهای جسمی و روحی) عوامل تولید (موجودیهای؛ زمین، سرمایه، ماشینآلات، و تجهیزات و نهادههای واسطه) و فنّآوری مربوط میشود، به گونهای که میتوان رابطه تبعی بهرهوری را به صورت زیر نوشت:
رابطه(1) W=W (H,E,T,CC,A,K,F,…)
در این رابطه: W نشاندهنده بهرهوری نیروی کار، H سطح بهداشت، E میزان تلاش و کوشش، T زمان انجام کار، CC قابلیّتهای شناختی،A توانایی انجام کار، K موجودی سرمایه فیزیکی و F نهادههای واسطه است و به علاوه هر یک از این عوامل نیز ممکن است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 260 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد علوم و تحقیقات (مرکز آموزش های بین المللی خلیج فارس)
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد ( (M .A
در رشته حقوق گرایش جزا و جرم شناسی
عنوان:
بررسی تحلیلی اطلاق عنوان محاربه و افساد فی الارض بر جرایم اقتصادی
2
چکیده:
3
محاربه در اصل به معنی سلب وگرفتن است و از این جهت در مورد کسی که برای جنگیدن یا ترساندن دیگران سلاح می کشد ، به کار می رود . منظور کسی است که قصد گرفتن جان یا مال یا امنیت دیگران رادارد. جرم محاربه و افساد فی الارض عنوان کلی برای جرائم علیه امنیت جامعه اعم از امنیت داخلی یا خارجی ،اقتصادی،فرهنگی، نظامی و سیاسی دارد . به همین جهت قانونگذار اسلامی برخی ازجرائم را به جرم محاربه و افساد فی الارض تعمیم داده ، مرتکب را به مجازات محارب و مفسد فی الارض محکوم می نماید. هدف از این تحقیق بررسی تحلیلی اطلاق عنوان محاربه و افساد فی الارض بر جرایم اقتصادی می باشد. تحقیق حاضر از نوع پژوهش های توصیفی و تحلیلی است. از ابزار فیش برداری برای گرداوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین فقها در اطلاق جرم محاربه در جرایم اقتصادی اختلاف وجود دارد. همچنین با توجه به شرایطی که جرایم اقتصادی می توانند موجب برهم زدن نظم عمومی و اختلال در سیستم بانکی کشور شده و موجب سلب اعتماد عمومی را فراهم اورند می توان عنوان محاربه و افساد فی الارض را برای جرایم اقتصادی در نظر گرفت.
کلید واژه ها: محاربه ، مفسد فی الارض ، جرایم اقتصادی ،قاچاق کالا
مقدمه:
5
جرم محاربه نمونه بارز جرایم علیه امنیت در حقوق ایران است.که درباب هفتم،قانون مجازات اسلامی مصوب۱۳۷۰ازماده۱۸۳تا۱۹۶مورد اشاره قرار گرفته است.
واژه محارب از ریشه (حرب)گرفته شده است که متضاد کلمه (سلم)به معنی صلح می باشد.محاربه در اصل به معنی سلب وگرفتن است واز این جهت در مورد کسی که برای جنگیدن یا ترساندن دیگران سلاح میکشد به کار می رود که وی قصد گرفتن جان یا مال یا امنیت دیگران رادارد.ایه ۳۳سوره مائده اصلی ترین ایه ای است که در بحث از محاربه به ان استناد می شود .بعضی باتوجه به ایه۳۴ تنها مسلمانانی را که درمقابل دولت اسلامی به قیام مسلحانه دست می زدند رامشمول ایه دانسته است.برخی نیز هرچندایه را شامل کفاری که از روی کفر با مسلمانان ودولت اسلامی می جنگند نمی دانند ولی ان را علاوه بر مسلمانان شامل کفاری هم که به قصد ارعاب وغارت اموال با مسلمانان می جنگند دانسته اند.از مصادیق بارز محاربین قطاع الطریق هستند که با سلاح راهزنی می کنند.
در حقوق اسلام،جهت تحقق هر جرمی وقابل مجازات بودن ان لازم است که عنصر قانونی وجود داشته باشد.در جرائم مستلزم حد که ویژگی ان منصوص بودن انهاست،این قاطعیت به طور روشن وجود دارد.براساس روایات وارده دراین زمینه واجماع فقهای عظام،رکن قانونی جرم محاربه وافساد فی الارض ایه ۳۳از سوره مائده است.«همانا کیفر کسانی که به محاربه با خدا ورسولش بر می خیزندودر فساد روی زمین می کوشند،یابه دار اویختن یا بریدن دستها وپاهایشان بطور مخالف ویا تبعید انهاست.این مایه خواری ورسوائی انان در این جهان است ودر اخرت نیز عذاب بزرگی خواهند داشت» این ایه از مهمترین ایات مربوط به احکام جزائی قران ومهمترین ایه در خصوص جرائم علیه امنیت جامعه به شمار می رود ومباحث مفصلی در کتب فقهی وتفسیری وایات الاحکام پیرامون ان صورت گرفته است.
جرم محاربه عبارت است از هرنوع فسادی است که در زمین ایجاد شود،یعنی اخلال در امنیت عمومی جامعه باایجاد ترس وهراس که عادتا جز بابکارگیری سلاح وتهدید میسر نمی شود.به همین جهت قانونگذار اسلامی باپیروی از ادله قرانی ونظریات فقهای عظام در ماده ۱۸۳قانون مجازات اسلامی مصوب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
بررسی اثر صادرات غیرنفتی بر رشد اقتصادی در ایران
در سالهای اخیر، از توسعه صادرات غیرنفتی به عنوان یکی از سیاستهای مورد تأکیددولت نام بردهاند.
در سالهای اخیر، از توسعه صادرات غیرنفتی به عنوان یکی از سیاستهای مورد تأکیددولت نام بردهاند. تحلیلگران اقتصادی کشور نیز، کم و بیش، به موضوع توسعه صادراتغیرنفتی به عنوان راهبردی موفقیتآمیز برای رسیدن به نرخ رشد اقتصادی بالا، اشاره کردهاند.راهبرد توسعه صادرات، در واقع، پس از تجربه موفقیتآمیز در شماری از کشورهای در حالتوسعه، وارد متون اقتصادی گردید. از لحاظ تجربی نیز در سالهای اخیر، در این مورد مطالعاتزیادی صورت گرفته است. در این مقاله، کوشیدهایم تا با دادههای آماری ایران و استفاده از یکمدل تابع تولید، اثرهای رشد صادرات غیرنفتی را بر رشد اقتصادی، بررسی نماییم. در مدلمورد استفاده در این پژوهش، اثر صادرات غیرنفتی بر رشد اقتصادی از طریق اثرهای جانبی وافزایش بهرهوری، توضیح داده میشود. نتایج این پژوهش که براساس دادههای آماری سالهای۱۳۴۶ تا ۱۳۷۶، انجام یافته است، اثرهای مثبتی از رشد صادرات غیرنفتی را بر رشد تولیدناخالص داخلی بدون نفت در ایران، نشان نمیدهد. به نظر میرسد میزان صادرات غیرنفتی درایران و ترکیب آن، در این زمینه، علل اصلی باشند.
رابطه صادرات با رشد اقتصادی که هدف اصلی این تحقیق میباشد در برآورد معادلات تایید میگردد. این رابطه بنابه آنچه که آثار جانبی صادرات بر بقیه بخشهای اقتصادی نامیده میشود بدست میآید. این نتیجه در مورد کالاهای صنعتی از اهمیت بیشتری برخوردار است چونکه منابع جانبی مورد بحث که مواردی مانند گسترش ظرفیت تولیدی جامعه، افزایش بهرهوری عوامل و تخصیص بهینهتر عوامل تولید را دربرمیگیرد، بطور بالقوه از صادرات صنعتی مستقیما" قابل حصول است . صادرات نفت علیرغم آنکه رشد قابل ملاحظهای در اقتصاد ایران را موجب شده است ، لکن بعلت نوسانات شدید آن و همچنین اثرات رکودی آن بر بقیه بخشها در هنگام رشد این متغیر، اثرات سوئی را بر مجموعه اقتصاد ایران بر جای گذاشته است ، در عین حال نمیتوان نقش مثبت تامین مالی درآمدهای نفتی را در رشد اقتصادی انکار کرد. سیاستهای تشویق صادرات در ایران عمدتا" با هدف رفع محدودیت ارزی صورت گرفته است و در این زمینه سیاستهای دولت مهمترین عامل بشمار میآیند. علیرغم این سیاستها، صادرات غیرنفتی کشور همچنان متکی به محصولات و کالاهائی است که بطور سنتی و طی قرون گذشته، دارای بازارهای معین و نسبتا" مطمئن در صحنه جهانی بوده است . صادرات مدرن کشور نیز از مزیت نسبی و تخصیص بهینه منابع برخوردار نبوده و صرفا" بواسطه انگیزههای فراهم آمده توسط دولت رشد یافتهاند. بطور کلی صادرات غیرنفتی کشور از تمرکز کالائی و جغرافیائی برخوردار بوده و چون عمدتا" از کشش پائینی برخوردار هستند هرگونه نوسان درآمدی در بازار جهانی آنها موجبات بی ثباتی درآمدهای غیرنفتی صادراتی را فراهم میآورد و این در حالی است که استراتژیهای توسعه صادرات موفق، چنین نقیصهای را مرتفع کردهاند.
2
اثر تجارت خارجی بر رشد اقتصادی ایران(1338-1380)
ازجمله عواملی که تأثیر به سزایی در رشد اقتصادی اکثر کشورهای در حال توسعه داشته، اتکا به تجارت خارجی بوده است و بعلت وابستگی شدید این کشورها به درآمدهای صادراتی و واردات مورد نیاز جهت پی ریزی صنعتی، تجارت خارجی نقشی اساسی و انکارناپذیر در رشد اقتصادی این کشورها دارد. هدف مقاله حاضر، تعیین جایگاه صادرات و واردات (به تفکیک کالاهای سرمایهای، واسطهای و مصرفی) بر رشد اقتصادی ایران در دوره (1380-1338) است که در برآورد الگوها از بسته نرم افزار Eviews.3 استفاده شده است.
نتایج حاصل از بررسیها نشان میدهند که با افزایش 1درصد در رشد صادرات کالاها و خدمات به نرخ رشد GDP به اندازه 19. درصد اضافه میشود و همچنین با افزایش 1درصد در رشد واردات کالاها و خدمات به نرخ رشدGDP به اندازه 1. اضافه میشود. همانطور که ملاحظه میکنیم اهمیت ضریب صادرات بیشتر از واردات میباشد.
- مقدمه
شاید بتوان گفت مهمترین بحث اقتصادی در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم ـ به ویژه در کشورهای در حال توسعه ـ مسأله رشد اقتصادی بوده است. از این رو نظریههای بسیاری در باب مسأله رشد در طول سالهای پس از جنگ جهانی دوم مطرح شد. هدف اساسی نظریههای رشد، توضیح عوامل تعیین کننده نرخهای رشد در یک کشور و بررسی دلایل تفاوت نرخهای رشد و درآمدهای سرانه بین کشورها میباشد. یکی از عواملی که تأثیر به سزایی بر رشد اقتصادی برخی کشورهای در حال توسعه داشته، تجارت خارجی است. به طور کلی، در مسیر رشد اقتصادی کشورهای جهان سوم، به دلیل وابستگی شدید این کشورها به درآمدهای صادراتی و از طرف دیگر وابستگی به واردات مواد مورد نیاز جهت پیریزی ساختار صنعتی، تجارت خارجی نقشی اساسی و انکارناپذیر و در عین حال حساسی را ایفا میکند. عدم توجه به ا
4
ین عامل مهم در تحقیقات و بررسیهای رشد اقتصادی در این کشورها، نتایج تحقیقات و پیشبینیهای مربوط به اینده را دچار خطا میکند. چنانچه تحقیق به صورت کمّی و با ابزارهای اقتصادسنجی صورت گیرد، حذف این عامل مهم و مؤثر در رشد اقتصادی، ضرایب برآورد شده در مدل را به صورت اریب (تورشدار) برآورد نموده و در نتیجه مدل دارای خطای تصریح میشود.
در زمینه مطالعات تجارت خارجی و رشد اقتصادی، به دلیل نقش گستردهتر صادرات بر رشد اقتصادی، این متغیر کانون توجه بسیاری از محققین را تشکیل میدهد. در این زمینه مطالعات زیادی انجام شده است که میتوان به مطالعات بالاسا (1977) میکائیلی (1977)، گیسینگ (1979)، فدر (1982)، رام (1985)، فوسو (1988)، شیهی (1990)، یغمائیان (1994) و چاوجانگ ـ مارشال، بهمنی اسکویی و الس (1993) اشاره کرد. در همه این بررسیها مدل رشدی را به کار بردهاند که در آن، صادرات به عنوان عامل مؤثردر رشد اقتصادی در کنار عوامل سرمایه و نیروی کار وارد مدل میشود.
- تجزیه و تحلیل کلّی روند تجارت خارجی ایران
نظر به اینکه تجارت خارجی عامل مؤثری در شکل دادن به اقتصاد کشور است و میتواند تمامی بخشهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد، نگاهی به تحوّلات تجارت خارجی ایران مفید به نظر میرسد. تجارت خارجی در ایران دو هدف اصلی را دنبال کرده است: از یک سو بر منافع اقتصادی کشور در راستای تأمین نیازمندیهای عمومی تأکید دارد، و از سوی دیگر، مکمل جنبههای خارجی رویههای فرهنگی و دیپلماتیک است.
ایران نیز، همانند اغلب کشورهای در حال توسعه، از فعالیتهای گسترده تجارت خارجی برخوردار است و مانند بیشتر این کشورها مبادلات بینالملل، غالباً قیمت پذیر است. در زمینه صادرات، بیش از 80% عایدی ارزی کشور، از محل صدور نفت خام و گاز تأمین میشود که منبعی پایان پذیر است. روند تولید و صادرات نفت، نه فقط به مسائل اقتصادی، بلکه تا حدود زیادی به حیات سیاسی کشور پیوند خورده است. عدم سرمایهگذاری اساسی و علمی در بخش صادرات غیرنفتی و نیز فقدان احساس نیاز و ضرورت برنامهریزی توسعه صادرات غیرنفتی، به دلیل درآمدهای قابل توجه نفت، مهمترین عوامل اتکای شدید اقتصاد کشور به فروش نفت در سالیان پیش از انقلاب را تشکیل میدهند. سیاست کلی این دوره، صدور هر چه بیشتر نفت و گاز جهت فراهم نمودن امکان مصرف بیشتر کالاهای وارداتی، عنوان میشود. در سالهای پس از انقلاب نیز به دلیل بروز شوکهای مثبت و منفی در قیمت جهانی نفت و نوسانات صدور نفت از کشور (متأثر از وقوع انقلاب اسلام
4
ی و محدودیتهای دوران دفاع مقدس)، شاهد نوسان درآمدهای نفتی کشور هستیم.
عدم شفافیت سیاستهای جامعه در زمینه مالکیت خصوصی، دیدگاه خاص نسبت به سرمایهداری ، بینظمیها در جریان ملی شدن صنایع، وجود شرایط نااطمینانی و ریسکهای سیاسی و غیر اقتصادی، مواردی هستند که میتوان به عنوان مهمترین دلایل تنزّل صادرات غیرنفتی در طول دورة انقلاب و سالهای پس از آن (1362 ـ 1356) نام برد.
پس از این دوره، افزایش صادرات غیرنفتی عمدتاً به دلیل نیاز کشور به ارز، جهت تأمین مخارج جنگ تحمیلی و انجام بازسازیهای پس از آن صورت گرفت. اما اقتصاد ایران هیچگاه نتوانست خود را از رتبه پایین صدور کالاهای اولیه و مواد خام فاقد ارزش افزوده نجات دهد و وابستگی به صادرات نفت همچنان ادامه یافت. فقدان برنامهریزیهای جامع و انعطافپذیر در عرصة صادرات، در کنار بیتوجهی به مسائلی مانند بستهبندی، بازاریابی و سایر خصوصیات بخش صادرات، از مهمترین تنگناها و موانع توسعة صادرات کشور شمرده میشوند.
از نگاه اقتصاد کلان، افزایش توان اقتصادی و دستیابی به مرحله توسعه یافتگی، اهداف مهمی به شمار میایند. به عنوان مثال، گسترش صادرات مشتقات نفتی و کاهش وابستگی به صادرات نفت خام، دستیابی به بازارهای مختلف به نحوی که بتوان بیشترین مقدار کالا را با قیمتهای تعادلی عرضه داشت و از وضعیت مازاد و یا تراز تجاری برخوردار بود، مورد نظر بسیاری از اقتصاددانان کشور در طول سالیان گذشته بوده است ولی عدم طراحی و اجرای استراتژیهای دقیق، منظم و علمی در مورد تجارت خارجی، در کنار اجرای ناقص و پرنوسان سیاستهای اقتصادی، عرضه بازرگانی خارجی ایران را به میدانی پرآشوب، کم بازده و با قابلیت اتکای ضعیف تبدیل کرده و حتی کشور با وجود برخورداری از موقعیت سوقالجیشی خاص و تنوع منابع و اقلیمها به دلیل مدیریت ضعیف در عدم استفاده بهینه از منابع هرگز از توان و قدرت خود استفاده کافی نبرده و از تحولات جهانی فاصله گرفته است؛ تا جایی که امروز در زمره کشورهای در حال توسعه قلمداد میشود. اصلاح این وضعیت، نیازمند طراحی و به کارگیری مجموعهای هدفمند و منظم از سیاستها، خطمشیها و جهتگیریهای اقتصادی ـ سیاسی و فرهنگی است که در آن، ارتباط با دنیای خارج از جایگاه و موقعیت ویژهای برخوردار باشد.